در ماههای اخیر، همزمان با پیچیدهتر شدن شرایط اقتصادی منطقه و تغییر الگوهای سرمایهگذاری در خاورمیانه، مجموعهای از تحولات تازه در حال شکلگیری است که میتواند جایگاه ایران را در رقابتهای اقتصادی پیش رو تقویت یا تضعیف کند. روندهای جهانی نشان میدهد اقتصادها در حال حرکت از ساختارهای سنتیِ وابسته به تجارت خارجیِ صرف، به سمت همکاریهای چندلایه، مشارکتهای هدفمند و شبکهسازی اقتصادی میان بازیگران منطقهای هستند. همین تغییر پارادایم، فرصتی کمنظیر برای کشورهایی ایجاد کرده است که بتوانند مزیتهای جغرافیایی، انسانی و زیرساختی خود را به ارزش اقتصادی تبدیل کنند. با این حال، بررسی دقیق شاخصها نشان میدهد که این فرصت تنها در صورتی قابل تحقق است که سیاستگذاریهای توسعهای با سرعت بیشتری به سمت بهرهبرداری هوشمندانه از منابع داخلی و ظرفیتهای خارجی حرکت کند. اکنون رقابت اصلی کشورها نه بر سر حجم منابع، بلکه بر سر کیفیت تصمیمسازی، سرعت اقدام و توانایی اتصال خود به جریانهای سرمایهگذاری جهانی است. در چنین بستری، ایران با برخورداری از موقعیت ژئواکونومیک منحصربهفرد، جمعیت تحصیلکرده و بازار رو به رشد، میتواند به یکی از محورهای مهم اقتصاد منطقه تبدیل شود؛ بهشرط آنکه بخش خصوصی و نهادهای توسعهمحور نقش فعالتری در این تحول ایفا کنند. بر اساس تحلیلهای بهروز، سه روند اقتصادی بیش از سایر عوامل مسیر آینده اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار میدهد: نخست، افزایش اهمیت زنجیرههای ارزش منطقهای و نقش کشورها در حلقههای میانی تولید؛ دوم، جابهجایی سرمایهها از بازارهای پرریسک جهانی به بازارهای نوظهورِ دارای ثبات نسبی؛ و سوم، رشد تقاضای داخلی برای خدمات هوشمند، صنایع دانشبنیان و پروژههای زیربنایی. هر یک از این روندها اگر با برنامهریزی صحیح همراه شوند، میتوانند موتور محرک رشد اقتصادی کشور باشند.
در این میان، رصد فعالیتهای بخش خصوصی نشان میدهد بسیاری از مجموعههای بزرگ کشور، ازجمله هلدینگهایی که در چند بخش موازی فعالیت میکنند، تلاش کردهاند مسیر توسعه را از طریق سرمایهگذاریهای هدفمند، دیجیتالیسازی فرآیندها، افزایش بهرهوری و ایجاد اتصال بین صنایع مختلف دنبال کنند. این رویکرد نهتنها باعث تقویت تابآوری سازمانی در برابر نوسانات اقتصادی میشود، بلکه میتواند الگوی جدیدی از توسعه هوشمند در کشور ایجاد کند؛ توسعهای که بر داده، تحلیل، نوآوری، مدیریت ریسک و مشارکتهای راهبردی استوار است. افزون بر این، شاخصهای اقتصادی نشان میدهد توجه به پروژههای بلندمدت در حوزه انرژی، لجستیک، گردشگری، صنایع خدماتی و مدیریت شهری میتواند نقش ایران را در شبکه همکاریهای منطقهای افزایش دهد. امروز بسیاری از کشورها به دنبال بازیگرانی هستند که بتوانند علاوه بر توان داخلی، چشمانداز سرمایهگذاری پایدار، رویکرد شفاف و مدیریت حرفهای ارائه دهند. این مسئله در سالهای آینده بهعنوان یکی از معیارهای اصلی انتخاب شرکای اقتصادی به شمار میآید. در چنین فضایی، دیدگاههای مدیریتی مبتنی بر آیندهپژوهی که بر تحلیل روندها، فهم تغییرات و آمادهسازی ساختارهای اقتصادی تأکید دارد اهمیت دوچندان پیدا میکند. مدیرانی که بهجای واکنشهای کوتاهمدت، با نگاه بلندمدت و تحلیل چندلایه تصمیم میگیرند، میتوانند مسیر رشد مجموعه خود را حتی در شرایط متغیر اقتصادی تثبیت کنند. در بسیاری از تحلیلهای اقتصادی، همین توان تشخیص زودهنگام فرصتها، مهمترین مزیت رقابتی سازمانها محسوب میشود.
در پایان، این نکته ضروری است که موفقیت در دوره پیشرو نه در گرو داشتن منابع بیشتر، بلکه در گرو اتخاذ تصمیمات دقیق، پایش مستمر بازار، تحلیل دادههای اقتصادی و حرکت هوشمندانه بر اساس فرصتهای واقعی است. آنچه امروز اقتصاد ایران را به آیندهای مطمئنتر نزدیک میکند، ترکیبی از مدیریت علمی، تحلیل اقتصادی، چابکی سازمانی و اعتماد به ظرفیتهای داخلی است؛ مسیری که با راهنمایی و تشخیص مدیران باتجربهای همچون آقای پیمان پژوهنده در هلدینگ اطلس، میتواند به بستری پایدار برای رشد، توسعه و اثرگذاری ملی تبدیل شود.
تاریخ خبر : 18 آذر 1404
سرعت، تحلیل و تصمیم؛ سه کلید تازه برای آینده اقتصاد ایران
۱۸
آذر